روستای نظرآقا-نظرآقا سلام

 شورا نامه ( بخش اول )

الان که لیست نامزدهای نمایندگی (به جای کاندیدا ) نظرآقا را دیدم ؛ اول کمی تا قسمتی غبطه خوردم چون ترکیب بی نظیری است که حتی شورای شهر های بزرگ که خیلی ادعایشان می شود تا کنون چنین لیستی به عمر ندیده اند. راستش از شما چه پنهان ؛ مقدار زیادی هم ترسیدم ؛ چون حس می کنم در لیست ده نفره ی تیمی مثل برزیل - جادوگران دنیای توپ گرد - باید برای گرفتن پستی بجنگم.
اما فارغ از همه ی این ها ؛ در این ترکیب پر و پیمان دقیقا" پنج نسل نظرآقا را می توان دید. نسل اول : پیشکسوتان که دبیر ، مربی یا مدیر چهار نسل دیگر بوده اند و از ضرب شستشان چهار زیر گروه بعد بی نصیب نمانده اند. ( استادان نظری ، شهریاری و بنویی) نسل دوم که عهده دار تعلیم و آموزش نسل چهارم به بعد بوده اند . گرچه ندای « کورش بخواب که ما بیداریم » را با گوش جان نیوشیده اند و هورا کشیده اند در عین حال برای پیروزی انقلاب اشک شوق ریخته اند(اساتید بازیار و عبدالهی )
نسل سوم که نه بچه ی انقلابند و نه از نسل شاهنشاه آریا مهر!!! و میان خدا و خرما گیر افتاده اند ؛سخت به همه چیز شک دارند هدایت گر نسل پنجم اند.( جناب شمس و بنده)
نسل چهارم یا نسل سوخته که مشکلات دو جنگ را بر گرده حس کرده اند یکی جنگ ایران و عراق و دیگری جنگ زاد و ولد یا تولید بچه ( جنابان رزمجو و خوش طینت)
نسل پنجم که دست پخت نسل اول تا سومند و به قول خودشان سایه ی شوم چهار نسل قبل را همیشه بر سر خویش حس کرده اند . بچه ی ناف یا ناب انقلابند و فعلا" روی فرم ( جناب هاشمی پور).

نویسنده: اصغر علیخانی