روستای نظرآقا-نظرآقا سلام

گفتگو از :   سبحان ستوده

آقای حاجی میشه لطف کنید بطور کامل خودتون رو معرفی کنید؟

بسم الله الرحمن الرحیم این جانب علی استوار خدمتگذار اقا امام حسین(ع) فرزند مرحوم حسین استواریان در روستای جتوط به دنیا آمدم تا پایان دوره ی ابتدایی در روستای جتوط بودم و دوره ی راهنمایی هم در روستای درودگاه گذراندم و بعد از آن ادامه تحصیلاتم را در شهر گناوه و پیش مادربزرگم گذراندم و چون به ایامجنگ تحمیلی رسیدیم حدود 2 سال هم به جبهه اعزام شدم و در منطقه جراحی هم درس میخوندم و بقیه تحصیلات هم در شهر بوشهر و دیپلم خودم را در بوشهر گرفتم الان هم در حال گرفتن مدرک کارشناسی در رشته حقوق هستم.

برای اولین بار به چه صورت وارد هیئت تعزیه خوانی شدید؟

در زمان قدیم توی خود روستای جتوط هم تعزیه بود اما موقعیتش بوجود نمیومد. ولی آقای

محمدررضا نبی دوست هم چندین باراز بنده خواست ولی قسمت نبود و موقعیت تو اون زمان مهیا نمی شد

یادش بخیر در همان ایام زمانی که برای دید و بازدید قوم و خیشم به نظرآقا می آمدم. و مرحوم عبدالله رزمجو که خود بانی تعزیه بود را میدیدم که چگونه با جان و دل و شور شوق و خالصانه برای امام حسین قدم بر میدارد را شیفته خود نمود. وقتی که شور شوق گروه تعزیه نظرآقا رو میدیدم و به خصوص مرحوم عبداله رزمجو رو دلبسته کار در دستگاه امام حسین (ع) شدم. مرحوم عبدالله ازم خواست که تعزیه بخوانم. اما من خیلی کم رو بودم ولی با حمایت مرحوم عبدالله و پشتبانه آن مرحوم به سمت تعزیه و تعزیه خوانی اومدم و ازهمان سال تا الان توفیق خدمت گذاری در رکاب اباعبدالله رو پیدا کرده ام.

چه سالی وارد هیئت تعزیه خوانی شدید و سابقه شما چند سال است؟

من از سال 1367 وارد شدم که تا الان حدود 26 سال میشه نوکر و غلام سرور و سالار شهیدان هستم.

مهمترین دلیل شما برای حضور در مجالس تعزیه خوانی چه بوده است؟

تشویق و دلگرمی برادر خانم مرحومم عبدالله رزمجواز بهترین دلایل بنده به سمت

تعزیه امام حسین(ع) بود. یادش بخیر یادم میاد بعد از هر مجلسی که تعزیه تمام میشد مرحوم عبدالله به سمت تک تک شبیه خوانها می اومد و خسته نباشی میگفت و برای من که جوان و کمرو بودم بسیار دلگرم کننده بود. درحالی که شاید خودم هم زیاد از اجرای تعزیه اون روز خودم راضی نبودم ایشان دلگرمی بهم میداد که روز به روز بیشتر تشویق میشدم.

الگوی بازیگری شما چه کسی بوده است؟

مرحوم حاج محمد حسین رزمجو و همچنین مرحوم عبدالله رزمجو

در چه نقشهایی از تعزیه ایفای نقش داشته اید؟-

در نقش های زینب، کنیز زن حارث ، شهربانو، امیرالمومنین، امام حسین(ع) ، ظهیر ، جعفر جنی

و چند سالی است که با خواست خدا نقش حضرت ابلفضل العباس (ع) رو بازی میکنم.

مجلس مورد علاقه شما در تعزیه چیست؟

چون نام آقا امام حسین(ع) در تمام مجالس هست همه ی مجالس تعزیه را دوس دارم و هیچ فرقی در مجالس ندیده ام

بهترین بازیگر تعزیه نظرآقا از نظر شما ؟

کار تمامی شبیه خوانان تعزیه به سبک قدیمی را میبسندم و در مجلس عاشورا که به سبک جدید اجرا میشود، همگی نمره قبولی میگیرن

به نظر شما دلیل استقبال خوب مردم از تعزیه چیست؟

از قدیم تا حال یعنی از هزار و چهارصد و اندی سال همیشه مجالس امام حسین دارای شوق خاصی بوده و این یه کار خاصی است که روز به روز مردم را خودجوش به سمت خود میکشاند. و یکی از دلایل اصلی استقبال مردم اجرا و به نمایش در آوردن صحنه ها ، اتفاقات و زجرهای و مهمتر از همه رشادتهای اولاد بنی هاشم اللخصوص اهلبیت امام حسین(ع) است که مردم بطور مستقیم مشاهده میکنند. که میتوان گفت این نوع عزاداری با استقبال بیشتری روبرو است

بنظر شما چه کسانی بیشترین تاثیر رو در اجرای تعزیه در نظرآقا دارند؟

اول از همه مطمعناُ خود مردم شریف روستای نظراقا هستند و دوم خانواده مرحوم عبدالله رزمجو هست که در ایام محرم وصفر خاصانه خدمتگذاری امام حسین را میکنند.

شیرین ترین و تلخ ترین خاطره ای که در این سالها در اجرای تعزیه داشتی چیست؟

پذیرفتن بنده در دستگاه امام حسین به خصوص تعزیه که خود از افتخاراتم نیز هست از بهترین و خاطره انگیز ترین خاطرات دوران زندگم است.

ولی تلخ ترین خاطره ام این است :

در سال 70 ، سه سال بیشتر از حضور من در تعزیه نظرآقا نمی گذشت. و من به شدت نیاز به حمایت و دلگرمی داشتم. و برای خودم در سر رویاهای زیبایی می پروراندم. اما با فوت نا به هنگام مرحوم عبدلله رزمجو بانی و مسئول هیئت تعزیه خوانی وقت براثر برق گرفتگی تمام روال زندگیم مختل شد و رویاهایم بر باد رفت. و برنامه های کاری و ما در زندگی شخص و تعزیه بهم خورد. این اتفاق ناگوار نه تنها ما بلکه تمامی اهالی روستا را شوکه کرد. اجرای مجدد مراسم تعزیه برایمان بسیار سخت بود. چون تعزیه نظرآقا کسی را از دست داد که ستون و برچمدار این هیئت بود. وما به احترام مرحوم عبدالله یک سال هیچوگنه تعزیه ای در نظرآقا خوانده نشد. خدا رحمتش کند

آقای استوار اولین چیزی که در باره ی این کلمات یادتون میاد بفرمائید:

محرم: ماه عزا    عاشورا: ترسیم عشق به حسین   شمر: قطع امید زینب    نظراقا: مکتب آقا عبدالله     باران : غم و اندوه حسین در محرم      نخل: امید طفلان در شط فرات     اربعین: تمام عزای حسین    کربلا: یعنی میمرد اگر زینب نبود    حر : بزرگ مرد تاریخ

تعزیه در زمان گذشته چه تفاوتی با تعزیه در زمان حال داشته است؟

بسیار زیاد تغییر کرده است خدا رو شکر با افزایش امکانات اون مشکلات قدیم ازبین رفته است

مثلا قبلا ما حتی لباس کامل و مجزایی برای شخصیت های اصلی تعزیه نداشتیم. ولی خدا رو شکر امروزه تمامی شخصیتها داری لباس های کامل و بسیار زیبایی هستند که در اولین سوگواره تعزیه استان بوشهر، بهترین طراح لباس تعزیه در استان شدیم که دیگر تعزیه های استان از ما الگو برداری میکنند. از لحاظ صدا هم که قبلآ بدون بلندگو پخش میشد یا در اواخر که با یک بلندگوی سیار دستی بود. خدارا شکر امروزه با همت مدیر تعزیه و گروه فنی این هیئت داری بهترین کیفیت بخش صدا در تعزیه های استان را داریم.

از کرامات امام حسین در زندگی شخصی برای ما بگو؟

آدمها تو زندگی شخصیشون همیشه دارای مشکلاتی بوده که من هم خیلی مشکل داشتم. بطوری که یه برهه ای از زمان در زندگیم کاملآ کم آورده بودم. و وقتی آدم یاد کرامات امام حسین وباب الحوائج روی میاری یه امید دیگه ای تو دل آدم زنده میشه و درب کرامات اونها همیشه بازه. بنده یه دختری داشتم که مشکل قلبی داشت. خالصانه و مخلصانه محرم نوکری اربابم ابلفضل رو میکردم و همیشه با چشم گریان شفای دخترم از ابلفضل (ع) میخواستم. و آن بزرگوار نیز مرا نا امید نکرد. و بخاطر همین کرامات اهل بیت این مشکل قلبی دخترم حل شد و دختری که باید عمل میشد الان خدا رو شکر از لطف خداوند هیچ مشکلی نداره و داره زندگی میکنه این کرامات بسیار زیاده.

اقای استوار در خانواده شما تمامی اعضا بسمت هیئت های مذهبی گرایش دارن و یه خانواده مذهبی رو تشکیل دادین.

من همیشه شاکر خدا هستم که توی خانواده ما از قدیم دوتا اسم وجود داشته یکی اسم پدر خودم حسین بوده و دیگری اسم عموی خودم حسن که در این خاندان بر این دونفر گذاشته شد و من عشق میورزم و عشق به حسین از همین جا در خانوده ما زنده شد و از اونجا شهید احمد استواریان که پدربزرگ بنده است و عرض میکنم که عشق به حسین در خانوده ما نهایدنه شده و منه حقیر همیشه در این مسیر حرکت کردم و بچه های من همیشه به انتخاب خودشون تو این مسیر اومدن و عشق میورزن به خدمت به حسین و این خط هم ادامه داره تا ظهور مهدی موعود و بسیار خرسند و خوشحال هستیم.

آقای استوار بارها دیده ایم در تعزیه شما به گریه میکنید. چه چیزی باعث ؟

اولآ خدمت شما عرض کنم که گریه کردن بر سیدالشهداء ثواب دارد. و دومآ یه صحنه ای که زینب ایقد با عشق و علاقه ای که به اقا اباعبدالله داره و تنها امیدش به عباس هستش و باعث قدرت اجرای من تو میدون میشه و وقتی خدافظی میکنم از زینب چون یه عشقم بسمت میدون هستش و یه عشقم به سمت حضرت زینب و دوم هم وداع با اقا امام حسین و دقیقا زمانی که امام حسین علم منو میبینه و امیدواره که این علم به زمین نیفته و صحنه سوم که با خیلی امیدواری بتونم یه آب به خیمه گاه ببرم خیلی ناراحت کننده است و اخرین صحنه که همیشه منو میسوزونه وقتی روی زمین میفتم و سکینه منو صدا میکنه و امام هم کور کورانه داره دنبال من میگرده بطوری دست به کمر میشه و قوتش رو از دست میده بطوری که بی تاب میشم و علم رو برمیداره دیگه کل انرژی و جونم گرفته میشه و به زیر گریه میزنم و وقتی حضرت رقیه بی صبرانه منتظر آبه و منم افتادم و رقیه هم میگوید که عمویم عباس هم رفت که برایمان آب بیاورد ولی نیامد این خیلی سخته ( با گریه ) سخته که یه بچه امیدش نا امید بشه خیلی سخته بخدا

نظر شما در مورد بایگاه اطلاع رسانی نظراقا سلام

کار بسیار جالب و خوبی است که آقای علی رزمجو و همکارانش انجام داده اند. هم برای ترویج فرهنگ در نظرآقا و هم برای انعکاس مشکلات روستا به مدیران استانی.از مسئولین روستا هم انتظار میرود که به هر نحوی حمایت کنند تا این کار بسیار ارزشمند که دارای زحمات فراوانی نیز هست ادامه بیدا کند. از دوستان این کار کمال تشکر را دارم و بنده هم هر جا و در هر زمینه ای که از دستم بر بیاد کوتاهی نمیکنم و کمک خواهم کرد.

در پایان ...

با تمام وجودم خوشحالم که به عنوان خادم و نوکر اباعبدالله هستم. خیلی ازخدای کریم اول خرسندم و شاکرم که نوکری و خادمیم را در این چند سال بذیرفته است. اینهم بگویم که به اندازه ای نیستم که در وصف امام حسین صحبتی کنم چون حسین کسی بود که شخصیت بسیار بالایی دارد. در آخر نیز از آقایان شاپور رزمجو و شاکر شکیبا تشکر میکنم که مخلصانه برای تعزیه نظرآقا زحمت میکشن. همچنین از بیشکسوت تعزیه نظرآقا جناب آقای مصطفی باقرزاده نیز تشکر و قدردانی میکنم. و جا دارد از همین جا یادی از بلبل خوش صدای تعزیه نظرآقا یعنی حاج محمد حسین رزمجو  که چندی بیش از لطف نعمت صدای او محروم ماندیم. و نبود ایشان در تعزیه امسال برایمان بسی سخت بود (خدا رحمتش کند)

و از شما عزیزان نیز تشکر میکنم که حقیر را تحمل کردید. و انشالله که روز به روز در کارهایتان پیشرفت داشته باشید

من الله توفیق

حاج علی استوار