روستای نظرآقا-نظرآقا سلام

پایان ماراتن سیاسی نظرآقا

سایه ی انتخابات ریاست جمهوری همواره بر انتخابات شورا سنگینی کرد و قبل از اینکه در محلات و روستاها کسی به فکر آراء عامو و خالوی خودش باشد ، آراء روحانی و قالیباف و غرضی بی غرض را پیگیری می کند... خیلی دلم می خواد بدونم در روستای دور افتاده از پایتخت "نظرآقا" یه عده بر چه اساس به غرضی خوش لحن و بیان رای دادن ... بماند !
مع الوصف ، تا این لحظه ی نگارش ( صبح شنبه ) روحانی بر اسب پیروزی انتخابات با التهاب و استرس سوار شده و اصلا حواسش نیست در ولات ما نامزدهای موفق شورا ته دلشان عروسی شده که رأی آورده اند . حضور مردم در انتخابات روستا خوب ، یعنی فراتر از تصور و انتخاب های خوبی هم داشتند . اما تصورات گزینش هم دور از تصور خیلی ها بود.
محمود بازیار ، به واسطه ی رابطه ی قرابتی ، فیس تو فیس خوبش طی 1000 روز گذشته ، خوب بلده رأی به سبد انتخاباتی خودش بریزد . کاری به کار هیشکی هم نداره . اون قرار داد با عدد مبارک 700 بسته ، یکی دومن یکی بالا رای بالایی می آورد .
بعد از دومین نشست نامزدها با مردم ولات ، به محمود بازیار گفتم : ائتلاف چی شد ؟ بازیار منکر ائتلاف شد ، هر چند به تدریج ائتلاف را یک امر خوب دونست و مثل قبل منکر نشد . اما از گوشه و کنار شنیده ها حاکی از ائتلاف چهارگانه ی چهار نفر از نامزدها با محوریت محمود بازیار بود.
آراء که شمارش شد من منتظر انسجام ائتلاف بودم و قطعا یکدستی شورای چهارم . اما باز هم عدم تعهد به عهد ائتلاف های سیاسی در همین روستای ما هم هویدا شد ، همانگونه که ائتلاف 1+2 رنگ باخت و ولایتی و قالیباف بجای زیر یک چتر رفتن ، شمشیر کشی را بر سینه ی هم را ترجیح دادند.
ائتلاف نظرآقا هم منحل النطفه شد و علی محمد زاده فرزند زنده یاد حسن محمد زاده تمام معادلات را بر هم زد و با آراء بالایی کرسی دوم را کسب کرد . علی محمد زاده چگونه رأی آوردنش هم جالب بود که به چند دلیل آراء ایشان اشاره می کنم.
یک : علی محمد زاده پدری داشت به نام حسن که بین مردم نظرآقا محبوبیت خوبی داشت و فقدان ایشان همه را متاثر کرد و همین حجب و حیای مرحوم حسن ، در بچه هایش بخصوص علی منعکس شده که مردم نگاه مهربانانه ای به ایشون داشتند
دو : از آنجا که در روستاها هنوز انتخابات بر اساس قوم و قبیله ای انجام می شود ، علی محمد زاده به چند طایفه ی بزرگ و پر از آراء از نزدیک وصل است که اتفاقا تمامی دوستداران ایشان خود نیز مبلغان خوبی بودند برای ایشان.
سه : علی محمد زاده جزء هیچ گروه و دسته و ائتلافی قرار نگرفت و کاملا بصورت خود جوش و مستقل وارد شد
چهار : علی محمد زاده بسیار ساده و بدون تشریفات خود را عرضه داشت . آنهایی که ایشان را در نشست های نامزدها دیده اند بر این امر اذعان دارند که وقتی علی محمد زاده صحبت می کرد کسی فکر نمی کرد وی نامزد انتخاباتی است ، به سادگی و با حجب کامل مواضع ساده و مردمی اش را مطرح می کرد . ( بماند از اینکه فاقد برنامه بود )
پنج : علی محمد زاده تا الان در موقعیت مدیریتی ، انتخاباتی قرار نگرفته و مردم نقدی بر پرونده ی کاری اش نداشتند و همه او را یک جوان جویای خدمت قلمداد می کردند ( خدا کند همینگونه باشد )
و اما بعد :
الله کرم ستوده با وجودیکه در روستای چند هزار نفری نظرآقا ، تک و تنها بدون هیچ قوم و خویش و قبیله ای زندگی می کند و یک خانواده ی شش نفره ی کاملا مستقلی است به خوبی توانست آراء بسیار خوبی را به دست بیاورد . 30 سال معلم است و 30 سال با مردم است و 30 سال خردسالان را جوان کرده.
همه از ایشان خاطره ی خوش دارند . در تمامی زمینه ها مردمی بودن وی زبانزد است . چه در دفاع مقدس که دوش به دوش همرزمانش در روستا به جبهه رفت ، چه سرور خوانی هایی که در جشن های عروسی بسیاری از جوانان به نحو شایسته انجام داد ، چه مصیبت خونی هایی که در عزای خیلی از بزرگان انجام داد ، چه قرائتهای حزینش که با خون و پوست این مردم گره خورد ، چه زینب زینب گویان عاشورایی اش که سالها عزاداران حسینی را غرق در ماتم می کرد و چه فوتبالیستهای که به واسطه ی شوق افزون ایشان به فوتبال ، امروز فوتبالیست شده اند .
همه و همه ایشان را از مردم و با مردم و حال با مردم نشان داد . ضمن داشتن برنامه ای منسجم و چهار چوب دار و داشتن دوستانی که از سر دلسوزی مبلغ وی بودند ، وی به خوبی توانست کرسی سوم را کسب کند . ( امیدوارم تا دقیقه ی نود شورای چهارم ، برنامه هایش را که مکتوب به مردم داده دنبال کند )
داراب هاشمی پور کرسی چهارم را کسب کرد. که این هم به عقیده ی نگارنده دور ازتوقع بود . چرا که انتظار می رفت ایشان با همه ی شناخت چندین ساله انتخاباتی باید اول می شد و اگر اول نه حداقل دوم ، نه چهارم .
خوش پوشی ، دیسیپلین انتخاباتی و اظهارات روشنفکرانه ، ایشان را یک چهره ی کاریزماتیک نشون می داد و به واسطه ی حس دراماتیک قومی و طایفه ای که ایشان ید طولایی در این امر دارد باید آرا بیشتری کسب می کرد، که نکرد . بماند از اینکه تبلیغات را فراموش کرده بود و به رأی سنتی دلخوش بود.
علاوه بر این ، همان ائتلافی که ذکرش شد ( هر چند متقن نیست ) ، باید آقای داراب هاشمی پور اختلافش با محور این ائتلاف یعنی محمود بازیار ، کمتر از این باشد نه اینکه سر سلسله ی ائتلاف شمال باشد و عضو ارشد ائتلاف جنوب .
و مختار بحرانی مبتکر تز کارگروه شورای نظرآقا ، کرسی پنجم را کسب کرد . مختار بحرانی رای خاموشی داشت . انتظار می رفت ایشان رای بیاورد و موفق شود . چرا که وی هم از پارامترهای یک نامزد موفق بهره مند بود .
یک : صاحب طرح و برنامه بود
دو: بگی نگی ، تبلیغات خوبی داشت
سه : از آراء قومی و خویشی خوبی بهره برده است
و اینکه ، تجربه های خوبی هم در مجموعه ی شورا و دهیاری داشته ...

توجه : زین پس نقدهای منصفانه ، متعادل و با آگاهی از همه ی اصول نقادی در این وب نگاشته خواهد شد.

و تمامی عزیزانی که نامی از آنها در نقدها ذکر می شود ، فرصت و امکان جوابیه دارند و هیچ منعی برای دفاع یا رد یا موافقت وجود ندارد .

نوشته : شاکر شکیبا