روستای نظرآقا-نظرآقا سلام

آيا نصب وال واشر مهم تر است يا نظافت خيابان؟

نظرآقا سلام _ طبق قانون ايجاد دهياري ها در روستاهاي بيشتر از 30 خانوار، دهياري نظرآقا در1382 تاسيس شد. علي زارعي اولین دهيار رسمی روستا بود كه با توجه به كمبودها و نواقص متعددي كه در زمينه زيرساخت ها و امكانات اوليه وجود داشت، با كارها و اقداماتي كه انجام داد توانست نظرها را به سمت خود جلب كرده و بعدها به سمت شهردار يكي از شهرهاي استان نيز برسد. علي نظرنامي نظري در مدت 10 سالي كه سمت دهياري را بر عهده داشت در ادامه ي راه دهيار سابق قدم هاي مثبت فراواني برداشت. با روي كارآمدن شوراي چهارم، اما ايشان ديگر نتوانست نظر مساعد شورا را براي تصدي گري اين پست جلب كند و جاي خود را به جواني داد كه آزموني سخت پيش و رو داشت تا در آن نمره ي قبولي بگيرد.

سيد محمود موسوي نژاد بعد از گذشت نزديك به 2 سال اما منتقدان ايشان تقريبا قانع شدند كه فكري تازه به دهياري تزريق شده است. دهياري چندين كار عمراني را در دستور كار خود قرار داد، از پارك فجر گرفته تا آسفالت كردن راه آرامستان و جديدا نيز ساختن ساختمان عريض و طويل دهياري كه مدعي آن هستند كه بزرگترين ساختمان دهياري كشور نيز مي باشد.

اما كارهاي قابل دفاعي كه دهياري در دوره ي مديريت جديد انجام داده است باعث نمي شود كه نقصان و انتقادي به كار ايشان نباشد. آنچه كه شهروندان از يك شهرداري يا دهياري انتظار دارند، زيباسازي فضاي شهري و روستايي است. اگر نگاهي گذرا به پياده روها و كنار خيابان داشته باشيد متوجه وضعيت وخيم نظافت آن مي شويد. بلواري كه از پاسگاه شروع شده و تا منبع آب ادامه پيدا كرده است پر است از سنگ و خار و خاشاك. ظاهرا كشت درخت نيز در آن موفقيت آميز نبوده و به حال خود رها شده اند. كشت درخت و سبزه پيشكش! حداقل خاك درون آن تسطيح شده و خار و خاشاك ها زدوده شوند. در همين بلوار يك تناقش آشكار نيز قابل مشاهده است، نصب وال واشر روي تيرهاي روشنايي با آن وضعيت بلوار بدجور توي ذوق مي زند. هر چند شوربختانه همين تير برق ها نيز با آن قطر مخصوص نصب روشنايي در بلوار نيستند.

با توجه به تعداد كارگران و بودجه ي محدود دهياري انتظار آن نمي رود كه هر روز سطح خيابان ها جارو زده شود، ولي مي شود با بكار گيري كارگرهاي روزمزد حداقل هر 1 ماه يك بار همه ي خيابان ها و كوچه هاي آسفالته را تميز كرد.

جدول هاي كنار خيابان جهت جمع آوري آب باران هستند و نه فاضلاب. رهاسازي آب فاضلاب ها توسط شهروندان در سطح خيابان نيز داستان ديگري است كه همگان از مضرات ان آگاه هستند. دهياري به عنوان متولي مي بايست به اين قضيه ورود مي كرده كه متاسفانه تا به امروز چنين اتفاقي نيفتاده است. عكس زير در زمان كم آبي! گرفته شده است وگرنه وضعيت از آنچه مشاهده مي كنيد اسفناك تر است.

شما به پيش روي اين مغازه به حريم كوچه چه مي گوييد!؟ اينچنين موردي براي محدوده ي حياط يكي از نهادها نيز پيش آمده است كه متاسفانه دهياري با آنها با تساهل و تسامع برخورد كرده است. اگر با اين موارد برخورد نشود، فردا روز همگان مدعي جلو كشيدن محدوده ي خود خواهند شد.

با هزينه ي چند صد مليوني ساختمان دهياري چند طرح عمراني در سطح روستا مي شد اجرا كرد.؟ روستايي كه با انواع مشكلات ريز و و درشت دست و پنجه نرم مي كند و هنوز تا هنوز كه هست مشكل آب آشاميدني ؛ خصوصا در قسمت بالایی روستا حل نشده در حالي كه بسياري ازكوچه ها و معابرنيازبه خيابان كشي وآسفالت دارند، آيا نياز به اين ساختمان عريض و طويل مي بود كه دهياري را در تنگناي مالي قرار دهد تا نتواند به وظايفش در روستا داري به درستي عمل كند.

مسولان دهياري مي بايست پاسخ دهند كه چه حمايت هايي از جوانان، تيم ها و دستجات ورزشي انجام داده اند. آيا نمي شد با اندك هزينه اي تيم هاي ورزشي را به مسابقات منطقه اي اعزام كرد تا حداقل باشگاه هاي با سابقه اي مثل اميد يا آزادي از محاق درآيند و زنگ تفريح تيم هاي منطقه نشوند.